رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

دهم بهمن.جشن فامیل ..جمشیدی..❤️❤️

سلام گل همیشه بهارم امروز شما نشانه ج را یاد گرفتید ... و البته تمام حروف فامیل جنابعالی هم تکمیل شد... و تو اصرار که جشن فامیل بگیرم منم ی بسته رامتین شکلاتی گرفتم و ی تاج خوشگلم واست درست کردم... ی کادوی کوچولویم واسه خانم پیرا گرفتیم... امروز و دیروز بخاطر سرمای هوا دو ساعت دیرتر مدرسه رفتید.. و ما ساعت نه و ربع بسمت مدرسه رفتیم تخته سیاه خودتو اصرار داشتی ببری مدرسه و اسم و فامیلتم روش نوشته بشه ️ ️ خانم پیرا هم گفتن انشاا... اسم رادین سالهای اینده بالای مطبش زده بشه اقای دکتر رادین جمشیدی ️ ️ ...
10 بهمن 1396

هفتم بهمن...نشانه ل

سلام گلم امروز حرف ل را یاد گرفتید... و چون اسم کلاستون سبلان... و شما یاد گرفتین بنویسین..جشن اسم کلاستونو گرفتین. ️ ️.. و البته امیرعلی شاملو دوست صمیمی ایت جشن فامیلش بود چون ل اول لباس خانم پیرا گفتن بچه ها لباسهای بچگیشونو بیارن.. هم با ل شروع میشه و هم بچه ها کلی ذوق میکنن که چقدر بزرگ شدن لباسهای بچگی تو هم دارایی ایه...خلاصه منم واسه اینکه تو دست خالی نری. رفتم خونه خاله مهسا و لباسهای تو که چند تا دونه اش دست سام بود اوردم خاله فرزانه مامان امیرعلی هم این عکسو با ق که قبلا درست کردیم ازت انداخت و گلم چون ام...
7 بهمن 1396

۳ بهمن...اردوی سینما

سلام نفسم امروز از طرف مدرسه سینما رفتید فیلم کلیله و دمنه... و من و مامان امیرعلی شاملو هم با مربیتون اومدیم سینما ساعت نه سوار اتوبوس شدیم... و خلاصه داخل سالن پفیلا واسه همتون خریدیم...و بعد از اون همش آب میخاستید...یعنی من و فرزانه جونو و خانم پیرا فقط در سالن در حال رفت و امد بودیم تا ب امورات شما بچه ها رسیدگی کنیم شماها هم اینقدر حرف زدید و شیطنت کردید بعید میدونم چیزی از فیلم متوجه شده باشی   نمایی از فیلم     اینم رضا رحمتی             از سینما برگشتیم ️           &n...
4 بهمن 1396

اول بهمن...ساندویچ با دوستان😍🌺

سلام گلم امروز ناهار با آرمان و مامانش زیبا جون ناهار رفتیم ساندویچ خوردیم 🌮🌭 ب شما بچه ها حسابی خوش گذشت                       راستی پنجشنبه پیش گوشی جدیدم که از دیجی کالا خریدم..بدستم رسید اینم اولین عکسهای سلفی که شما مدر و پسر باهاش انداختید ️         دهنت ابنبات پستونکیه         از دست شماها     ...
4 بهمن 1396

۳۰دی نود وشش..اولین برف

سلام گلم صبح برفیت بخیر ️ ️ امسال برخلاف پارسال که از اوایل آذر برف اومد..اصلا بارندگی نشد و بالاخره امروز کمی برف آمد...و تو اونقدر خوشحال شدی و گوله برفی ب من زدی ️ ️       برگشتنی از مدرسه با دوستت آرمان قنبری هر کدوم ی ادم برفی کوچولو درست کردید ️☃ ️☃ ️ ️☃                         رد پای پسرممم             ...
4 بهمن 1396

۲۷دی.بمناسبت روز هوای پاک

سلام گلممممم بمناسبت روز هوای پاک امروز شما بچه ها را بردند استانداری داخل شهرک... و ی پلاکاردم من واست درست کردم...و البته ماسک خیلی قشنگ خاله فرزانه مامان امیرعلی شاملو واست درست کرد ️ شما بچه ها هم با فریااااد ما اعتراض داریم...هوای پاک نداریم مسیر را طی کردید                                                           ...
4 بهمن 1396

۲۳دی...تدریس نشانه گ

سلام نفسم امروز تدریس نشانه گ بود .. و خانم پیرا گفتن که مامی بیان و قصه شنگول و منگول و حبه انگور را برای بچه ها تعریف کنن ️ ️ مامی هم بخاطر جنابعالی قبول کرد                                               عاشقتم ️     ...
4 بهمن 1396

۱۹ دی...نشانه پ مثل پدرررر❤️

سلام عشق کوچولوم امروز شما نشانه پ را یاد گرفتین... و خانم پیرا فکر عااالی کردن و ب این مناسبت از پدرها دعوت کردند روز تدریس داخل کلاس حضور داشته باشند... پدرها و پسرهای گلشون و تو امروز صبح زودتر از همیشه قبل از اینکه من بیدارت کنم.بیدار شدی و گفتی اخ جون بابا هم با من میاد مدرسه...و خلاصه که حساااابی ذوق میکردی                       خانم پیرا زحمت کشیده بودند و گل واسه همه پدرها تهیه کرده بودند...از هر کدوم از بچه ها میخواستند که بیان دست باباشونو ببوسن و گلو تقدیمشون کنن        ...
4 بهمن 1396

11 دی...نشانه ک

سلام نفسم همه زندگیم امروز شما نشانه ک را یاد گرفتید... و پسر باهوش من دیشب میگفت مامان از فردا میتونیم بنویسیم اراک.‌.بعد یکم فکر کرد و گفت استان اراک چیه؟ اونم میتونیم بنویسیم و همین موضوع باعث شد شب که تو خوابیدی من دست ب کار بشم و ی کاردستی اراک و مرکزی بخاطر گل پسر درست کنم ️ وای که صبح وقتی دیدیش چقدرررر ذوق کردی       و چند روزه ب خاطر اصرارهای جنابعالی که عاشق تخته سیاه و گچ رنگی شدی... واست تخته و گچ خریدم ️ ️             ...
4 بهمن 1396

۷دی...شب تولد بابا😍🌺

سلام گل همیشه بهارم امشب شب تولد بابا بود...اونم تولد چهل سالگی... از چند وقت قبل تصمیم گرفتم تم تولدش سیبل باشه... کیکشو دیروز با مامی و خاله مهسا درست کردیم...خیلی قشنگ شد ️ ️                                       شب خوبی بود...مامی و خاله مهسا اینا و مامان جون و عمو معین هم دعوت بودن ️ ️     ...
4 بهمن 1396
1